عید نوروز و آغاز فصل بهار بهانهای است تا همه کسانی که خود را به نحوی در تیررس امیال شیطانی میبینند از این دام بگریزند و با کلام «یا مقلبالقلوب و الابصار» خود را از تسلط نفس اماره نجات بخشند و منزه از همه عیوب پا به سال نو بگذارند.
اگرچه دیرینه نوروز به قبل از طلوع اسلام برمیگردد اما محتوای آن فاقد انفاس شیطانی بوده و با دیگر اعیاد و مناسبتهای ساخت دست بشر به طور کل متفاوت است.
هیچوقت نمیتوان شروع سال نو را که همراه روایی خداپسندانه آغاز میشود با جشنهایی نفسانی همچون هالووین در غرب مقایسه نمود بلکه میبایست توجه داشت که عامل منزه و مطهر نمودن سفره هفت سین آن از مادیات و ارتقاء هر یک از سینها به منشهای عالی انسانی قرآن مجید میباشد که در کنار تلألو آیینه جای میگیرد تا هریک از کسانی که پای این سفره پربرکت مینشینند پس از شنیدن صدای توپ که سمبل تحویل سال است چند آیه از آن را تلاوت و روح خود را اینچنین تلطیف نمایند.
این اتفاق پس از ۳۶۵ روز حادث میشود که کل تعداد آن در طول عمر یک انسان شاید به عددی سه رقمی نرسد و هریک از این نوبتها فرصتی است برای این بشر تا خودشناسی را در کنار خداشناسی به اوج برساند و آغاز و ادامه آن را به هیچ بهانهای وا نگذارد بلکه بها بدهد!
اما هنوز هم هستند سردرگمان و مایههای تأسف در بین اقشار جامعه اسلامی کشور که بجای تبدیل فرصتها به ارتقاء، نعمتها را به نغمت تبدیل میکنند. جمعه ۹ فرودین ماه امسال در دومین نماز آدینه سال جاری حجتالاسلام میردامادی امام جمعه موقت کلانشهر اصفهان در حالی که همه زمان خطبههای خود را به همدردی با اقشار جامعه در گوشه و کنار کشور که براثر تبدیل شدن نعمتها به نغمت در حوادثی همچون رانندگی، طوفان و سیل داغدار شده بودند اما شهرداری این شهر به بهانه نوروز همچنان بر طبل معاصی میکوبید و در گوشه و کنار آن و بخصوص در حاشیه سیوسه پل و میدان انقلاب بساط بزم و رقص و پایکوبی را به پا کرد تا امام جمعه را بر اساس وظیفه شرعی امر به معروف و نهی از منکر ناچار به اعتراض نماید!
برگزاری جشنواره موسیقی اقوام و نمایشهای خیابانی و دیگر عنوانهای طربانگیز نیز که از ششم تا نهم فروردین و درست در بحرانیترین روزهای حادثه ساز کشور برگزار شد تا خبرگزاری این ارگان با غیبت رسانههای مکتوب در آن بدمد! از نمونه دیگر جشنهای فاقد هویت و بدون پشتوانه مردمی بود و آنچه در حاشیه زاینده رود گروههایی محدود را برای لحظاتی به خود جلب کرد نمیتوان شکرانه جاری شدن آب پس از ۱۲ سال چالش بیآبی در زایندهرود دانست که خسارتهای فراوان جانی و مالی را در چند نقطه از کشور به همراه داشته است بلکه به نوعی هالووین شباهت داشت که با رنگ و بوی بخش فرهنگی شهرداری اصفهان به روی صحنه میآمد و تماشای آن همراه با پاشیدن نمک و فلفل به زخم دل کسانی بود که در غم و هجران از دست دادن هممیهنان خود در شیراز، گلستان، لرستان، کرمانشاه، خوزستان، مازندران و جمعاً ۲۴ استان کشور هنوز هم در سوزوگداز هستند.
نویسنده: حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت